فسیل یک کمدی با پایان تلخ است
به گزارش گلونی از اسماعیل «مصادره» تا اسماعیل «فسیل» شش سال فاصله است.
همان موقع درباره «مصادره» نوشتم که ممکن است برخی در فهم این کمدی دچار اشتباه بشوند. «فسیل» هم همین طور است؛ یک کمدی رندانه. اما وقتی کسی برای «بهرام افشاری» کامنت میگذارد که: «چندبار دیدم و هر بار خندیدم»؛ شاید پیام اصلی این کمدی را درک و دریافت نکرده باشد.
ممکن است بگویید مگر میشود اجازه بدهند فیلمی ساخته بشود که پیام دیگری بدهد؟ پاسخ این است که این خاصیت کمدی و رسانه است که مخاطب گاه پیام را طور دیگری دریافت و تحلیل میکند و آنجاست که پیام کمدی در تحلیلی بینامتنی، طور دیگری دریافت میشود.
«فسیل» فیلمی مهم است همچنان که «مصادره» بود. «فسیل» کمدی است اما بر خلاف سنت کمدی، پایان خوشی ندارد، فیلم با آمدن احمدینژاد تمام میشود و پایانش تلخ است. دختر خانم نوجوانی که در ردیف جلویی ما نشسته بود پس از آن نگاه بینظیر افشاری به دوربین که انگار همه غم آن هشت سال را ریخته بود توی چشمهایش، به مادرش گفت: «آخرش نفهمیدم چی شد.»
«فسیل» برشی از یک دوره تاریخی کوتاه است با حوادث بیشمار. از آدمهایی که عوض میشوند تا «اسی» که اسی میماند. از تاریخی که عوض میشود و اسی که تاب این همه تغییر را ندارد.
من هنگام دیدن «فسیل» حال خوشی نداشتم، یعنی قهقهه نزدم و آنجا که پتوپلنگی کنار رفت و آهنگ «مدرن تاکینک» پخش شد اشک هم ریختم. حال خوشی نبود اما راضی بودم از این کمدی رندانه که «بهرام افشاری» پر قدرتی دارد.
اگر «فسیل» را ندیدهاید بدانید که باید اول فهمش کنید و اگر فیلم را بفهمید گمان میکنم کمتر بخندید و البته هدف کمدی فقط خنداندن نیست بلکه جهان کمیک، راوی حرفهای بسیاری است.
آنجا که اسی میگوید: «چرا ما داریم منقرض میشیم.»
پایان پیام
نویسنده: رضا ساکی