ایل قاجار در پی کینه جویی از نادرشاه افشار
به گزارش گلونی بعد از آنکه در کارزار کشمکش قدرت میان نادر افشار و فتحعلیخان، از سران اشاقهباش و سپهسالار کل ارتش طهماسب دوم صفوی، فتحعلیخان به قتل رسید و پس از چندی طهماسب دوم از سلطنت خلع و نادر بر تخت نشست، دورانی در تاریخ ایران آغاز شد که ایل قاجار در آن تحت خفقان و ستم فروان بودند.
در اواخر دوران سلطنت نادرشاه محمد حسنخان فرزند فتحعلیخان که در آن روزها بر ایل اشاقهباش حکم میراند، همواره در پی فرصتی بود برای کینه جویی مرگ پدر و نظارهگر بود تا از انقراض دولت نادر سهمی ببرد.
او یک بار شانس خود را در شورش علیه نادر امتحان کرده و شکست سختی خورده بود. با این حال، توانسته بود فرار کرده و از مهلکه جان سالم به در ببرد تا اینکه اندکی بعد مرگ نادر فرارسید و زمام امور در خراسان و مناطق شمالی ایران به دست برادرزادهی او یعنی عقیلیخان معروف به عادل شاه افتاد.
در این زمان که ایلات جنوب هم سر به شورش گذاشته بودند، قاجارها نیز راه شورش را علیه جانشینان نادر برگزیدند. سپاهیان عادلشاه به گرگان تاخته، کلانتران قاجار را دستگیر کرده و یکی از فرزندان محمد حسین خان به نام محمد را اخته کردند.
این در حالی است که در خاندان افشار بین عادلشاه و ابراهیمخان که هر دو برادرزادهی نادر بودند، بر سر سلطنت اختلاف افتاده بود و همین اختلاف فرصت ابرازی به ایل قاجار میداد.
همین شد که محمد حسنخان وارد میدان شد و گاهی به نفع عادلشاه و گاه به نفع ابراهیمخان در جنگهای شمال ایران شرکت کرد تا اینکه هردوی آنها از بین رفتند و شاهرخ، نوادهی نادر در خراسان به سلطنت رسید و ایرانی که زیر پرچم نادر متحد شده بود، شروع به تجزیه شدن و هر ایل و عشیرهای برای خود اعلام استقلال کرد. یکی از این افراد محمد حسنخان بود که مقدمات حکومت بر گرگان و مازندران را برای خود فراهم میکرد.
او در این راه با سران ایل یموت و ترکمانان کوکلان پیمان دوستی بست و چنان قدرتی برای خود دست و پا کرد که اگر زندیه سلطنت را به دست نمیآورد، حکمرانی قاجار بر ایران حتمی بود.
نسب ایل قاجار در طول زمان- قسمت اول
نسب ایل قاجار در طول زمان؛ قسمت دوم
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری