فیلم سینمایی عروسی مردم؛ خوشگذرانی به سبک مدرن!
به گزارش گلونی عروسی مردم، داستان پسر و دختری است که تصمیم میگیرند برای خوشگذرانی و تفریح به عروسیهای مجلل شهر بروند اما این کار پس از مدتی برای آنان مشکلساز میشود.
عروسی مردم، به کارگردانی مجید توکلی، تهیهکنندگی علی سرتیپی و نویسندگی جمیله دارالشفایی محصول سال ۱۳۹۸ است که، پیش از این نام فیلم روزی دو میلیون بود که بعداً به عروسی مردم تغییر نام یافت.
نوید و شیما که برای رفتن به عروسیهای مردم مجبور میشوند خود را به نام فامیل عروس یا داماد جا بزنند و به این طریق در مجالس خصوصی دیگران وارد شوند، کمکم از این کار لذت برده و جمع کردن شاباشهای سنگین به دهنشان مزه میکند اما در یکی از همین عروسیها اتفاقی رخ میدهد که باعث ایجاد دردسر برای آن دو شده و بحران اصلی فیلم از آن نقطه آغاز میشود.
این فیلم اگرچه در ابتدا و با عنوان مفرح خود بیننده را به تماشای اثر جذب میکند اما، با پیش رفتن قصه و در نهایت با پایانی نامناسب، پشیمانی مخاطب را از این انتخاب، به دنبال خواهد داشت.
عروسی مردم برای مخاطبی که پیش از این فیلم متولد ۶۵ را از همین کارگردان دیده است، طرح و کلیتی تکراری داشته که گرچه در جزئیات متفاوت است اما تمام داستان از ابتدا تا پایان در سطح باقی مانده و نمیتواند مانند متولد ۶۵ مخاطب را به عمق ماجرایی مهیج و قصهای بکر ببرد.
این فیلم از جهت شخصیتپردازی نیز دچار مشکل است چراکه مخاطب از ابتدا شاهد عروسیهای مجلل و لوکیشنهای لاکچری است که کاراکترها با قرار گرفتن در این موقعیتها در وهله اول به دنبال خوشگذرانی و بعد به دست آوردن پول برای عروسی آینده خود هستند اما اطلاعات چندانی از شخصیتها عاید بیننده نخواهد شد و همین نکته از جایی به بعد باعث کسالت و تکراری شدن صحنههایی میشود که گرچه چشمنوازاند اما، ذهن بیننده را نمیتواند درگیر کند.
به عبارت بهتر عروسی مردم تنها با موزیک و رقص و انتخاب لوکیشنهای عروسی به دنبال ساخت اثری جذاب و خندهدار است که متاسفانه چون قصهگویی درستی در کار نبوده، این جذابیت از دست رفته است.
فیلم سینمایی عروسی مردم اگرچه به دنبال نکوهش دروغگویی و پنهانکاری و درصدد نشان دادن عواقب این کار است اما حرف قصه خیلی رو و ساده بیان میشود به همین خاطر مضمون اصلی فیلم به سادگی فراموش شده و توانایی حک شدن در ذهن بیننده را نخواهد داشت.
انتخاب بازیگر در این فیلم گرچه بد نیست اما میتوانست با هوشمندی بیشتری انجام شود. به عنوان مثال بازی نازنین بیاتی هیچ تفاوتی با دیگر بازیهای کمدی او نداشته و گویی شخصیتی ثابت است که از فیلم دینامیت یا آینه بغل و تنها با تغییر اسم در این فیلم بازی میکند.
در مورد شکیب شجره اما اینطور به نظر میرسد که قابلیت این بازیگر برای خلق شخصیتی خاص و حتی اَکتهای متفاوت به جهت مرد بودن در قصه بالا بوده اما شخصیتپردازی نادرست و در ادامه بازی گرفتن ضعیف فیلمساز از این بازیگر، سبب خلق شخصیتهایی معمولی و فاقد جذابیت برای بیننده شده است.
پایان پیام
نویسنده: هانیه شریعتی