فیلم هفتاد سی روایتی از حاشیه نشینی و فقر و اصالت لحجه در سینما
فیلم هفتاد سی را در سینما دیدم؛ اولین دلیل انتخاب این فیلم کارگردانی بهرام افشاری بود، دومین و مهمترین دلیل من لهجه همدانی کاراکتر «برات».
هفتاد سی زندگی قشری از مردم را نشان میدهد که ساکن حاشیه تهران هستند؛ ساکن به معنای ماندن در جایی، نه منزل داشتن یا مقیم و اهل جایی بودن.
همین کلمه حاشیه شهر کافی است تا مشخص شود چالشهای پیش رو در این فیلم در ارتباط با پول و مسئله فقر است. بهرام افشاری خنده را در جایی از تماشاچی میگیرد که یک بازی و یا دیالوگ هجو یا طنزی در کار باشد و خود فقر در جای خودش همچنان مسئله است. نوع برخوردها به مشکلات خانواده و همسایگان برات هم به نوبه خود واقعیتی از جامعه را نشان میدهد که هر کس در سطحی از جایگاه اقتصادی خودش آن را تجربه کرده است.
پزشکی که میزان خیّر بودنش به ویزیت بیمار میرسد و در مرحله درمان کفگیر خیرخواهیاش به تهِ دیگ میخورد یا در زمان اهدای جایزه هم بخشنامه و دستورالعملها در اولویت بیشتری از مرگ و زندگی افراد قرار میگیرند.
از داستان فیلم بگذریم، انتخاب لهجه همدان از انتخابهای خوب کارگردان فیلم بود. فارغ از اینکه لهجه همدان باشد یا هر شهر و قوم دیگری، استفاده از گویشها و لهجهها در سینما میتواند به لحاظ فرهنگی یک حرکت مثبت باشد.
مردم گاهی با آوای بعضی از لهجههای رایج در کشور آشنایی ندارند و حتی به گوششان هم نخورده و دلیل آن فراری بودن اهالی هر شهرستان از حرف زدن به گویش و لهجه محلی خودشان است؛ اما وقتی کارگردانی تلاش کند از لهجه اصیل خود در فیلمهایش استفاده کند مردم هم یاد میگیرند که در هر جا و هر موقعیتی از صحبت کردن با لهجه محلی خودشان ابایی نداشته باشند.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه زهدی
بیشتر بخوانید:
فریم سوم مستندی در حوالی سوژگی