رقیب هم رقیبان دیروز!
پایگاه خبری گلونی، سیدرضا شکراللهی: در فارسی کلمههای زیادی داریم، بهخصوص از ریشهی عربی، که آنها را در معنایی متفاوت با کاربرد اصلی یا قدیمیشان به کار میبریم. میخواهم در چند یادداشت در بارهی چند تا از آنها توضیح بدهم که اتفاقاً خیلی هم استفاده میشوند.
اول از همه «رقیب»، که بهخصوص در عرصهی عشق و عاشقیِ جوانها پرکاربرد است و نیز پردردسر!
رقابت امروزه به معنای تلاش برای پیشیگرفتن بر یکدیگر به کار میرود، اما در اصل و اساس به معنای نگهبانی کردن بوده، یا همان «مراقبت» خودمان.
یعنی ما در گذر زمان کلمهی «رقابت» را از معنای اصلی خودش دور کردهایم و به جای آن «مراقبت» را گذاشتهایم.
به تبعِ آن، «رقیب» را هم دیگر به جای «نگهبان و محافظ و مراقب» به کار نمیبریم و آن را برای کسی استفاده میکنیم که یا میخواهد در کسب و کار از ما پیشی بگیرد یا معشوق ما را از چنگمان درآورد.
رقیب هم رقیبان دیروز!
این را گفتم که پسفردا که خواستید شعر و بیتی از سعدی یا حافظ انتخاب کنید و برای معشوقتان تلگرام کنید و بفرستید که دل در گروِ دیگری داده و به درگاهش نالههای جانسوز کنید، برندارید مثلاً به نقل از حافظ بنویسید:
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
یا از آن بدتر:
روی تو کس ندید و هزارَت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدَت عندلیب هست
رقیب در هر دوی این ابیات همان مراقب است و ربطی به رقیبِ توی ذهن شما ندارد.
البته خیال نکنید مقصودم این است که از فردا کلمهی «رقیب» را در معنای قبلی و ریشهایاش استفاده کنید.
غرض این است که با شناخت بهتر واژهها، شیرینی بیشتری از جزئیات زبان فارسی بچشیم و، به گفتهی استاد ابوالحسن نجفی، حواسمان باشد که غفلت از معنای اصلی این واژه، اغلب موجبِ بدفهمی نوشتههای پیشینیان، بهخصوص شعر حافظ شده و میشود.
نگران پیدا کردن شعر برای روضههای عاشقی هم نباشید.
اینطور نبوده که در آن دوران، عشاق از دردسر رقیبان در امان باشند، فقط جور دیگری درددل میکردند. مثلاً میتوانید وجه عرفانیِ این بیت مولانا را بیخیال شوید و برایش بفرستید؛ صددرصد تضمینی، بدون درد و خونریزی:
آه که من دوش چه سان بودهام
آه که تو دوش که را بودهای!
پایان پیام
برای اطلاعات بیشتر مزخرفات فارسی نوشته رضا شکراللهی را بخوانید: