پایگاه خبری گلونی، معین بادپا: در خبرها آمده است که توسعه بزرگراه جنوب کشور بخشی از استقرارگاه گشتاسبی در گچساران را نابود کرده است.
البته این نابود کردن نسبی هست. مثل برخی از واژه‌هایی که برای بعضی ناسزا محسوب می‌شه و برای برخی دیگه نه. مثل چی؟! مثل بی ادب. حتی آدم داریم کلمه «خودتی» رو هم حرف بد می‌دونه.
ضمناً این نابود کردن صحت نداره. چرا؟! قصه چیه؟! در یک محدوده‌ای می‌خواستند بزرگراه احداث کنند. در کاوش‌هایی که انجام می‌دن یک‌سری آثار پیدا می‌شه.
الان اومدن روی اونجا بزرگراه کشیدن و در واقع بخشی از تاریخ رو دفن کردند. پس چیزی نابود نشده . بلکه یکی از بهترین کارها جهت حفظ این آثار انجام گرفته. چون به نظرم اونها همون زیر خاک بمونن سالم‌ترند.
یک‌سری گل نبشته به خط ایلامی
الان شما فرض کنید اینها رو نگه می‌داشتند. حتی به عنوان مناطق تاریخی حفظ‌شون میکردن. آیا سالم می‌موند؟ اونها اگه تا الان سالم مونده چون زیر خاک هست.
وگرنه از کنارش جاده اگه رد بشه، دوباره یکی مثل قلعه پرتغالی‌های بوشهر از اون جاده که داره رد می‌شه پاش می‌خوره بهشون خرابشون می‌کنه. تازه شما اونجا مگه چی پیدا کردین؟ یک‌سری گل نبشته به خط ایلامی که معلوم نیست بتونیم بخونیم یا نخونیم.
به نظرم تازه با این کاری که کردند اونها رو از حوادث طبیعی هم محفوظ نگه می‌دارند. اینها اگه بیرون بودند، غیر از این هست که عزیزان فرهنگ‌دوست می‌رفتند روشون یادگاری می‌نوشتن؟
الان تخت جمشید و پاسارگاد رو رفتن یادگاری نوشتند. شما فکر می‌کنید به اینها رحم میکردن؟! ضمن اینکه ما الان بودجه کافی هم نداریم. یعنی ما پول کافی برای همین‌هایی که پیداشون کردیم و روی زمین هستند رو نداریم تا حفظ‌شون کنیم یا برای مرمت‌شون پول نداریم.
بنابراین اصلاً نباید فکر کنید که همین جوری به هم دیگه گفتن ما که ندیدیم، آسفالت کن بره. نخیر. با افتخار می‌گیم دیدیم ولی دو خطه شدن اون بزرگراه مهم‌تر از کاوش‌های کامل اون منطقه است. چون پول نداریم!
جامون بهتره
بعد شما دنبال خط ایلامی روی گل نبشه‌ها میگردی که چی بشه؟! الان شما از خود همون آثار زیر خاکی هم بپرسی می‌گن والا ما الان جامون بهتره. یعنی بهتره اینجا باشیم تا مثلاً زیرزمین موزه نم برداریم.
قربون دستت اون‌هایی هم که بردی اگه می‌خوای همین‌طوری توی زیرزمین نگه‌شون داری تا نم بردارن، ببر بگذار سر جاش. بعد شما سند داری که اینجا استقرارگاه گشتاسبی بوده؟!
پس‌فردا صاحب زمین می‌آد می‌گه اینجا امضاء نداره . هیچ سند ثبتی نیست. می‌تونه از ثبت ملی خارجش هم بکنه. جاش مسافرخونه بین راهی درست کنه. خب از همین الان زیر خاک گذاشتیم دیگه. آدرسش هم یادداشت کردیم. هر موقع ان‌شاء‌الله پول داشتیم، سندش هم پیدا شد، اون وقت قول می‌دیم از زیر خاک درشون بیاریم.
این روایت را با صدای معین بادپا بشنوید:
پخش از رادیو جوان
برنامه پی‌نوشت
پایان پیام
