معضل عمومی برگزاری کنسرت
پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: جشنواره موسیقی لری در شامگاه دوشنبه ۲۳ مرداد در خرم آباد با حضور هنرمندان ۱۱ استان کشور شروع به کار کرد. واکنشهای موافقین و مخالفین جشنواره با رویکرد نگاه به وضعیت اقتصادی مردم از حواشی جالب بودهاست.
تحریم میکنم، پس هستم
معضل عمومی برگزاری کنسرت
نگاه عجیبی که چندوقتی است در شبکههای اجتماعی میبینیم تحریم فعالیتهایی از این دست است. مخالفان با پیشفرض تنگناهای اقتصادی مردم همه این فعالیتها را تحریم میکنند. این نگاه حاشیهساز به پروفایلهای مردم هم رسیده، شرکت در مراسم عروسی، شرکت در مراسم عزا، جشن تولد با حداقل هزینه هم شامل این نوع قضاوتها میشود. این نگاه منتقدانه گاهی بیشتر از اینکه حسن نیت مدافعانش را به مردم نشان دهد، از تزریق بیامیدی و پررنگ کردن افسردگی در جامعه خبر میدهد.
وقتی همه چیز بایکوت میشود
همه چیز از بایکوت افطاری رئیسجمهور شروع شد. یک حرکت دقیق و مطالبهگرانه از طرف هنرمندان که بیشتر از مردم عوام به تریبونهای بزرگ دسترسی دارند و این بایکوت کردن این روزها به مراحل حساستری رسیدهاست. تا جاییکه ممکن است بهخاطر هر فعالیت روتینی تیغ تیز این انتقادات شما را مورد هدف قرار بدهد.
کنسرت خیابانی یک شوآف است
بایکوت جشن هنر حافظ هم امتداد همان حرکت بود. گروهی از خوانندگان سرشناس در این برهه حساس پیشنهاد برگزاری کنسرت خیابانی دادند. پیشنهادی که در راستای حمایت از وضعیت معیشتی مردم بود. این پیشنهاد مورد استقبال شهرداری پایتخت قرار گرفت و بقیه شهرهای کشور همچنان باید منتظر میشدند تا قرعه به نامشان بیفتد. پیشنهادی که هرگز اجرایی نشد چون زیرساختهای فضای شهری برای کنسرتهای خیابانی آماده نیست. از امنیت محل برگزاری تا مسئله صدا و تصویر قابلقبول برای برگزاری این کنسرتها و کنسرتگذارها هیچ وقت به فکر کاهش هزینه بلیط و استاندارد کردن آن بهجای ارائه پیشنهادات ژول ورنی و فوق تخیلی نیفتادند.
حامی کنسرتگذاران منصف باشیم
در این میان، آنهایی که با حداقل هزینه برای مردم در شهرهای کوچک به فکر برگزاری کنسرت میافتند از طرف بعضی جریانات عجیب بایکوت میشوند. جلب توجه به وضعیت معیشتی مردم با این روش میتواند یک مطالبهگری بزرگ باشد به شرطی که نابهجا و نمایشی نباشد و در دام ابتذال نیفتد.
معضل عمومی برگزاری کنسرت
درباره کنسرت خرمآباد شاید باید خودمان را به جای مردمی بگذاریم که بیشتر از همه جا با معضل بیکاری سروکله میزنند و افسردگی به آنها نزدیک است. شاید بهتر است، قضاوتهایمان را به فضای مجازی نکشانیم آنهم وقتی هیچشناختی روی توزیع نا متقارن قدرت در شهرهای کشور نداریم.
پایان پیام