مقاومت در برابر نوآوریها و تغییرات زبانی
به گزارش پایگاه خبری گلونی، غلامرضا مهرآموز نوشت: هنگامی که از عادت سخن به میان میآید بیشتر عادتهای فردی به ذهن متبادر میشود که خصلتهایی پربسامد، اکتسابی و مقاوم در برابر تغییر هستند ولی کمتر یا به ندرت به تغییرات زبانی فکر میکنیم که عادتهایی اجتماعی و مقاومتر هستند.
مثلا ما لرها و خیلی دیگر از شهروندان اقوام ایرانی چون در نظام آموزشی عادت کردهایم نوشتههایمان به زبان فارسی باشد هنگامی که پیامک و چت و… آمد نیز حتی وقتی میخواهیم به همزبان خود یا عضوی از اعضاء خانواده خود پیام بدهیم یک پیام یا احوالپرسی بسیار ساده را هم به فارسی مینویسیم!
ولی او را که میبینیم باز طبق عادت و عرف نانوشته جمعی در تعاملات شفاهی همان مطالب را به زبان مادری بیان میکنیم.
تغییرات زبانی آنقدر قوی هستند که مردم گاه نه تنها در برابر نوآوریهای مفید زبانی مقاومت میکنند بلکه به تحقیر و تمسخر آن نیز میپردازند. چند مثال:
شاید باور نکنید که وقتی فرهنگستان زبان فارسی در دوره پهلوی اول معادلهایی همچون دانشکده، پژوهشگاه، آزمایشگاه، دانشجو و…. را ساخت یک سری از روزنامهها و نشریات تهران مبادرت به حملات تند و تحقیرآمیز علیه فرهنگستان کردند که این معادلهای مندرآوردی را از کجا آوردهاید؟! کی اینها را به کار خواهد برد؟!
ولی امروزه این واژگان آنقدر عادی و پذیرفته شدهاند که انگار از روز اول به صورت طبیعی در زبان فارسی وجود داشتهاند.
زمانی که در زبان انگلیسی، لغت نوساخته electrocute( اعدام الکتریکی کردن) به تقلید از execute(اعدام کردن) ساخته شد، وِبستِر انتقاد شدیدی از این نوواژه کرد.
غافل از آنکه این واژه آنچنان عادی خواهد شد و راه خود را در لغتنامههای معتبر انگلیسی باز خواهد کرد که حتی چندین واژه دیگر به این قیاس ساخته میشود.
وقتی که فرهنگستان زبان فارسی واژه یارانه را در برابر سوبسید ساخت کمتر کسی روی خوشی به آن نشان داد و آن را نوواژهای ضعیف قلمداد میکردند که حتی امکان نیمه جا افتاده شدن آن بعید به نظر میرسید.
ولی اجرای «برنامه هدفمندسازی یارانهها» در ایران واژه یارانه را تبدیل به یک واژه بسیار رایج، عادی و طبیعی حتی در گفتار بیسوادان و کهنسالان کرد و چنان جا افتاد که واژه پرکاربرد سوبسید را حتی در ذهن و زبان تحصیلکردگان کمرنگ کرد.
زبان لری و تغییرات زبانی
بیشتر انتقادات( نه همه انتقادات ) از کار فرهنگستانها به خاطر همین تغییرات زبانی است.
بشر نسبت به تغییر عادتهای زبانی محتاط، مقاوم و هراسان است.
ما در معادلسازی و واژهگزینی اصلی داریم که حتی تحصیلکردگان منتقد هم خبر ندارند که جامعه هدف در معادلسازی و واژهگزینی نسل حاضر نیست بلکه جامعه آینده است.
نسل حاضر ممکن است بپذیرد یا نپذیرد یا حتی تحقیر و تمسخر کند ولی گذشت زمان کار خود را خواهد کرد.
به همین خاطر است که بسیاری از معادلهای فرهنگستانها در جهان دههها پس از تصویب جا میافتند.
البته یک سری انتقادات و تحقیرها از کار فرهنگستان زبان فارسی هیچ اعتباری ندارد چراکه اصلا فرهنگستان چنین چیزهایی نساخته است و بیشتر شبیه لطیفه است.
فرهنگستانها دفترهای مصوبات دورهای و مطالعات پساتصویب برای بررسی میزان جاافتادگی واژگان مصوب دارند.
این اصلِ هدف بودن جامعه آینده و نگاه نیمه امیدوار به جامعه فعلی تنها معطوف به نوواژهسازی و واژهگزینی نیست بلکه معطوف به همه نوآوریهای زبانی از جمله خط است.
هنگامی که خط پاپریک را ساختم به اولین کسانی که عرضه کردم جز بی تفاوتی یا پوزخند یا تعجب و احساس وحشت و…. کلا رفتارهای دلسردکننده چیزی از آنها ندیدم.
ولی اکنون هزاران نفر به این خط افتخار میکنند و طبیعتا هنوز افرادی هستند که نپذیرند یا حتی به تخریب و تحقیر آن بپردازند. کاربرد و گذشت زمان همه چیز را عادی خواهد کرد.
روزگاری بود که وقتی از لزوم داشتن خط برای لری سخن میگفتیم در کامنتهای مخاطبان کلی ناسزا نصیبمان میشد.
ولی با پایداری و روشنگری علمی و بدون غرض نه تنها اکثریت مردم و مخاطبان بلکه حتی نهادهای رسمی حکومتی( مانند جهاد دانشگاهی کشور، دانشگاه لرستان و اداره ارشاد ) لزوم تدوین خط برای لری را پذیرفتند و شرکت کردند.
تغییرات زبانی در طول زمان شکل گرفتهاند و تغییر آنها نیز در طول زمان اتفاق میافتد.
پایان پیام