مسخره باز همایون غنی زاده یک فیلم عالی و البته سرگرمی است!
پایگاه خبری گلونی، هومن نشتائی: همایون غنی زاده که به عنوان کارگردان تئاتر شناخته میشود، امسال برای اولین بار دست به کارگردانی فیلم زده است و با فیلم «مسخرهباز» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
آیا غنیزاده میتواند مانند تئاتر اقبال خوبی را در سینما داشته باشد؟
مسخره باز همایون غنی زاده باز با صحنهای بسیار متفاوت شروع میشود.
صحنهای که در سینمای ایران دیده نمیشد.
استفاده از نماهای کلوزآپ در ابتدای فیلم و حرکات سریع و نرم دوربین.
کاتهای پشتسرهم و سریع. طراحی صحنه غیر ایرانی.
این سبک از فیلمبرداری و طراحی صحنه و تدوین نوعی ناآشنا در سینمای ایران است.
همین باعث میشود تا مخاطب روی صندلی خود بنشیند، با فیلم همراه شود و فیلم برایش جذابیت داشته باشد.
غنی زاده توانسته صرفا در سینمای ایران دست به تجربه بزند و فضا و اتمسفری جدید خلق کند.
در سینمای ایران خلق چنین اتمسفری که متفاوت باشد و بتواند تازگی داشته باشد کمتر پیش میآید و این مسئله قابل ستایش است.
چون سینما خالی از خلاقیت است و خیلی کم با فیلمی روبرو میشویم که برایمان آشنا نباشد و حس تازهای داشته باشد.
مسخره باز همایون غنی زاده باز بازی با فرم است و توجهش روی چگونگی فرم و چگونگی اجرای آن است.
غنی زاده با فرمی که ایجاد میکند مخاطبان را جذب خود میکند. خلق فضایی بدون زمان مشخص و تقریبا بدون مکان مشخص.
طراحی صحنه و نورپردازیای که بیشتر در سینمای غرب رواج دارد. استفاده از نماهای کلوزآپ و اینسرتهایی که مکرارا به یکدیگر کات میخورند.
شخصیتهای اغراق شده که از تجربه تئاتری غنی زاده آمده است و دیالوگ نویسیهایی جذاب که در هیچ فیلمی شنیده نمیشود.
فیلم با این کارها جنبههای فانتزی پیدا کرده است و مخاطب را جذب خود میکند.
اما حالا که این فیلم مخاطبان را در چنگال خود دارد، چه چیزی برای ارائه دارد؟
توجه صرف برای رسیدن به فرمی جدید میتواند به محتوای فیلم کمک کند؟ آیا سینما فقط برای بازی با دوربین و المانهای سینمایی است؟
شخصیت اصلی این فیلم دانش (صابر ابر) که سودای هنرپیشگی در سر دارد، در ذهن خود سیر میکند و رویا پردازی میکند و در این کنار قصهای معمایی روایت میشود.
اما در نهایت به چه چیزی میرسد؟ این فیلم چه حرفی برای گفتن دارد؟
فیلم جنبههای تئاتری زیادی دارد و بسیار یادآور تئاتر «میسیسیپی نشسته میمیرد» است.
تئاتری که دقیقا همین بحث روی آن نیز وجود داشت. اضافه کردن المانهای جذاب مانند تکرار صحنههایی از فیلمهای مشهور دنیا مانند «درخشش» جذاب است اما در این فیلم چه کارکردی دارد جز اینکه گروهی خاص از مردم را که در این حرفه دستی دارند سرگرم کند؟
این فیلم چیزی فراتر از سرگرمیِ صرف است؟
این فیلم فقط نشان میدهد. چیزی را نشان میدهد که در نهایت کارکردی ندارد و نمیتواند به عنوان یک اثر هنری تاثیر گذار باشد و تغییری ایجاد کند.
این فیلم یک سرگرمی است و یک سرگرمی نیاز به پرداخت بیش از حد ندارد.
وقتی از جایی به بعد در فیلم فقط چند المان ساده تکرار میشود مثل وسواس دانش یا پیدا کردن مو در کنسرو توسط شاپور (بابک حمیدیان)، فیلم ریتم خود را از دست میدهد و خسته کننده میشود و این ریتم خسته کننده را فقط صحنههای اکشن انتهایی نجات میدهد.
دلیل جذابیت این فیلم زرق و برقش است. این فیلم مثل یک ظرف تزئینی است که زیباست اما کارآیی ندارد.
مسخره باز همایون غنی زاده باز هم قصه و هم غالب مناسب، جذاب و متفاوت دارد؛ اما محتوا ندارد و فیلمِ بدون محتوا الکن است.
این فیلم مانند تئاتر میسیسیپی… قرار است فقط بفروشد (البته نه آنقدر) و مثل یک بشقاب روی طاقچه ذهن ما جا خشک کند. یک بشقاب پرمو.
امتیاز نگارنده: ۴ از ۱۰
مسخره باز همایون غنی زاده یک فیلم عالی و البته سرگرمی است!
پایان پیام