ارنست همینگوی و کتابهایی که باید قبل از مرگ خواند
به گزارش گلونی امروز سالروز مرگ نویسندهای است که باید او را تا قبل از اینکه مرگ فرصتش را از ما بگیرد، بخوانیم.
صاحب تئوری آیس برگ (نظریه کوه یخ) یک آمریکایی واقعگراست که ویراستاران دهه ۱۹۲۰ هیچ یک از آثار او را داستان نمیدانستند و آنها را در حد طرحی کامل نشده میدیدند. این نویسنده که امروز برای ما یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم است، تا مدتها توسط ویراستاران طرد شد چرا که از آن همه پرگویی و توصیفات زیاده از حد پرهیز میکرد و بسیار ساده، شفاف و کوتاه سراغ مطلب مورد نظر خود میرفت. او در سراسر زندگی ادبی خود در تلاش برای یافتن جمله اصلی آثارش بود.
ارنست همینگوی در جولای ۱۸۹۹ در آمریکا زاده شد و دو جنگ بزرگ جهانی را از نزدیک لمس کرد و ترکش یکی از این جنگها هم بر پیکرش و همینطور داستانهایش نشست. چرا که نویسندهای که جنگ را دیده باشد، دیگر هرگز نمیتواند آن را فراموش کند یا نادیده بگیرد.
او در سال ۱۹۵۳ برای کتاب پیرمرد و دریا موفق به دریافت جایزه پولیتزر شد و در سال بعد نوبل ادبیات را به دست آورد و به یک چهره ملی بدل شد.
خودنماییها، ماجراجوییهای بعضا افراطی و لافزنیهای این نویسنده نوآور باعث میشد که به بیتفاوتی اجتماعی متهم شود. با اینحال ما امروز خیلی خوب میدانیم که قصد او از نشان دادن این بیتفاوتی در آثار و رفتارش انتقاد از جامعه بوده است.
همانطور که گفتیم او به عنوان پدر ادبیات مدرن با پرگویی رابطه خوبی نداشت و حرفه روزنامهنگاری توانسته بود به نوعی در ساده و صریحنویسی او اثر داشته باشد و همینگوی را از سایرین متمایز کند.
همینگوی که گویی همواره شانه به شانه مرگ قدم میزد، نهایتا در ۱۹۶۱ به زندگی خود پایان داد و این اتفاق یعنی خودخواسته بودن مرگش تا سال ۱۹۶۶ ناگفته باقی ماند.
از بین کتابهای همینگوی از جمله خورشید همچنان میدمد، داشتن یا نداشتن، برفهای کلیمانجارو، تپههایی چون فیلهای سفید و زنگها برای که به صدا در میآیند و غیره میتوان آثاری را یافت که در دسته کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند، طبقهبندی میشوند و ما را به سوی شناخت هرچه بیشتر این نویسنده رهنمون میسازد.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید