هزار افسان؛ داستانی منثور از دوران ساسانی
هزار افسان؛ داستانی منثور از دوران ساسانی
به گزارش گلونی حتی امروزه هم بسیاری از داستانهای عامیانه ما به کتابت درنیامده و سینهبهسینه نقل میشوند.
داستانهای دوره ساسانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. بیشتر آثاری که ما از این دوره داریم شامل متون دینی و اسناد دیوانی است و داستانها غالبا بر اساس سنت شفاهی تداوم پیدا کردهاند.
تا این که خسرو اول، انوشیرون عادل، نهضت به کتابت درآوردن آثار را به راه انداخت و تعدادی از قصههای ایرانی این دوره مکتوب و قصه سرزمینهای دیگر هم به پهلوی ترجمه شدند.
هرچند ابنندیم معتقد است که کار تصنیف، تدوین و کتابت داستانها برای اولینبار در دوران کیانیان و هخامنشیان صورت گرفته و بعدها در زمان اشکانیان و بعد ساسانیان این مهم تداوم پیدا کرده و درنهایت همزمان با ورود عربها به ایران این آثار به عربی ترجمه شدهاند.
در ادامه این یادداشت به معرفی یکی از این داستانها با عنوان هزارافسان خواهیم پرداخت.
ابنندیم درباره این کتاب مهم، هزارافسان میگوید: «اولین کتابی که دراین مورد (داستان) تالیف شده، کتاب هزار افسان، به معنی «الف خرافه» است و سبب تالیف این بوده که یکی از پادشاهان ایشان (ایرانیان) هرگاه زنی میگرفت، یک شب با او به سر میبرد و فردای آن روز او را میکشت.»
او در ادامه به بازگویی داستان کلی کتاب میپردازد که البته ما باقی آن را با عنوان داستانهای هزار و یک شب در حافظه فرهنگیمان داریم.
مسعودی نیز میگوید: «مردم این کتاب را الف لیله و لیله (هزار و یک شب) میگویند و آن داستان پادشاه و وزیر و دختر او و کنیز آن دختر است به نامهای شیرازاد و دینازاد.»
هسته اصلی داستان هزار و یک شب را ایرانی میدانند. با این حال، در ترجمه عربی آن قصههای دیگری نیز به آن افزود شده است.
در مجموع میتوان گفت روایتهایی که الان تحت عنوان هزار و یک شب میشناسیم، نه تنها حاصل دسترنج یک مولف خاص نیست بلکه شباهت اندکی هم به نسخههای اولیه هزار افسان دارد.
برای آشنایی بیشتر با داستانهای هزار و یک شب میتوانید به پادکست شب هزار و یکم مراجعه کنید.
حکایت های هزار و یک شب از کدام فرهنگ سرچشمه گرفته است؟
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
کد خبر : 277871 ساعت خبر : 12:01 ب.ظ