پایگاه خبری گلونی، سیدرضا شکراللهی: زمانی نه چندان دور، به کسانی که راحت و زیاد دروغ میبافتند، میگفتند «دروغ حناق نیست که بیخ گلوت رو بگیره.»
ولی این مَثَل انگار در این روزگار بیشتر کاربرد دارد.
دروغ که از بزرگترین گناهان دینی و آبروبرترین گناههای اجتماعی ست، حالت نُقل و نبات یافته و شوربختانه هر قدر روی صندلی بزرگتری نشسته باشی، هم بزرگتر دروغ میگویی هم آسانتر. اصلاً این حناق چیست؟
حناق
حُنّاق با ح و تشدید روی نون، در اصل خناق بوده است با خ و بیتشدید.
بعید نیست از زبان پدربزرگها و مادربزرگها آن را خُناق یا خِناق شنیده باشید.
خناق واژهی عربیِ همان بیماری معروفِ دیفتری ست که از طب قدیم به زبان فارسی راه یافته و در گذر از این راه دراز، کمکم نقطهی «خ» آن در فارسی افتاده و تبدیل شده به حناق.
دیفتری هم از بیماریهایی ست که در قدیم، اغلب کودکان و کهنسالان به آن دچار میشدند.
باکتریِ دیفتری وقتی به بدن انسان راه مییابد، قسمت بالایی دستگاه تنفسی را دچار مشکل میکند و به مرور با درگیر کردن قلب و سیستم عصبی، بیمار را به مرگ میکشاند. خلاصه و خودمانیاش میشود خفه شدن آدم.
مصدر عربی «اختناق» نیز در دو معنای خفه کردن و خفه شدن با خناق همریشه است که اتفاقاً در فارسی هم از پرکاربردترین مصدرهای قدیمی و هنوززنده است.
هم در دانش پزشکی از اختناق تنفسی گرفته تا اختناق رحم، هم در ادبیات سیاسی به معنای رعب و وحشتی که یک حکومت برای جلوگیری از آزادی مردم در جامعه ایجاد میکند.
نمونههای آن هم که بسیار است، از برخی حکومتهای اسبق اروپایِِ امروزآزاد تا مثلاً همین کرهی شمالی خودمان که مدرنترین و ناباورترین نمونهی اختناق سیاسی را به جامعهی جهانی معرفی کرده است.
در زمانی نه خیلی دور، در نکوهش کسی که آشکارا و بیپروا دروغ میبافت، میگفتند «دروغ که خناق نیست، گلوت رو بگیره.»
در آن زمان خناق بیماری شایعی بود و قضاوتی هم به گستردگی امروز در کار نبود.
امروزه اما هر قدر این بیماری ریشهکن و کنترل شده، قضاوت عمومی نیرومندتر و گستردهتر شده و خناق اگر گلوی دروغگو را نگیرد، رسوایی و بیآبرویی یقهاش را سفت میچسبد و رها نمیکند؛ دستکم نه به این سادگی. حالا چه بگوییم و بنویسیم حُنّاق، چه خُناق و چه خِناق.
پایان پیام
برای اطلاعات بیشتر مزخرفات فارسی نوشته رضا شکراللهی را بخوانید: